50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی

50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه فارسی
فهرست مطالب

50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی 50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه فارسی

یادگیری 50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی یکی از مهم‌ترین مراحل برای بهبود مهارت‌های گفتاری و نوشتاری است. صفت‌ها کلماتی هستند که برای توصیف اسم‌ها به کار می‌روند و به ما کمک می‌کنند تا دقیق‌تر و جذاب‌تر صحبت کنیم. یادگیری صفت‌های کاربردی در زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد، زیرا آن‌ها به شما کمک می‌کنند تا جملات خود را دقیق‌تر و جذاب‌تر بیان کنید. صفت‌ها برای توصیف اشخاص، مکان‌ها، اشیا و احساسات به کار می‌روند و باعث می‌شوند مکالمات و نوشته‌های شما واضح‌تر و غنی‌تر شوند. با استفاده از صفت‌ها، می‌توانید جزئیات بیشتری را انتقال دهید و منظور خود را به شکلی مؤثرتر بیان کنید. این موضوع نه تنها در مکالمات روزمره، بلکه در نوشتن متون، ارائه‌ها و حتی امتحانات زبان نیز بسیار مفید است. یادگیری صفت‌های کاربردی، درک شما از زبان انگلیسی را بهبود می‌بخشد و اعتماد به نفس شما را در برقراری ارتباط افزایش می‌دهد.

 

یادگیری صفت‌های کاربردی در زبان انگلیسی برای موفقیت در آزمون آیلتس

یادگیری صفت‌های کاربردی در زبان انگلیسی برای موفقیت در آزمون آیلتس بسیار مهم است، زیرا این آزمون به دقت و تنوع زبانی شما توجه می‌کند. در بخش‌های Speaking و Writing، استفاده از صفت‌های متنوع و مناسب به شما کمک می‌کند تا نمره بالاتری در معیارهای Lexical Resource (منابع واژگانی) و Grammatical Range and Accuracy (دامنه و دقت گرامری) کسب کنید. صفت‌ها به شما امکان می‌دهند تا ایده‌های خود را با جزئیات بیشتر و دقیق‌تر بیان کنید، که این موضوع در توصیف موضوعات، تحلیل داده‌ها و ارائه نظرات بسیار حیاتی است. همچنین، استفاده صحیح از صفت‌ها نشان‌دهنده تسلط شما بر زبان انگلیسی است و تأثیر مثبتی روی ممتحن می‌گذارد.

در این مقاله، با 50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی آشنا می‌شویم که می‌توانند در مکالمات روزمره و نوشتار شما بسیار مفید باشند. هر صفت همراه با یک مثال و ترجمه فارسی ارائه شده است تا درک آن آسان‌تر شود.

50 صفت کاربردی در زبان انگلیسی به همراه مثال و ترجمه فارسی

1. **Happy** (خوشحال)
– مثال: She looks very happy today.
– ترجمه: او امروز بسیار خوشحال به نظر می‌رسد.

2. **Sad** (غمگین)
– مثال: He felt sad after hearing the news.
– ترجمه: او بعد از شنیدن خبر احساس غمگینی کرد.

3. **Angry** (عصبانی)
– مثال: The teacher was angry with the students.
– ترجمه: معلم از دانش‌آموزان عصبانی بود.

4. **Beautiful** (زیبا)
– مثال: The sunset was beautiful.
– ترجمه: غروب آفتاب زیبا بود.

5. **Ugly** (زشت)
– مثال: The old building looked ugly.
– ترجمه: ساختمان قدیمی زشت به نظر می‌رسید.

6. **Big** (بزرگ)
– مثال: They live in a big house.
– ترجمه: آن‌ها در یک خانه بزرگ زندگی می‌کنند.

7. **Small** (کوچک)
– مثال: She has a small bag.
– ترجمه: او یک کیف کوچک دارد.

8. **Hot** (داغ)
– مثال: The tea is too hot to drink.
– ترجمه: چای برای نوشیدن خیلی داغ است.

9. **Cold** (سرد)
– مثال: The weather is cold today.
– ترجمه: امروز هوا سرد است.

10. **Fast** (سریع)
– مثال: He is a fast runner.
– ترجمه: او دونده سریعی است.

11. **Slow** (آهسته)
– مثال: The car was moving slowly.
– ترجمه: ماشین به آرامی حرکت می‌کرد.

12. **Easy** (آسان)
– مثال: This question is easy.
– ترجمه: این سوال آسان است.

13. **Difficult** (سخت)
– مثال: The exam was very difficult.
– ترجمه: امتحان بسیار سخت بود.

14. **New** (جدید)
– مثال: I bought a new phone.
– ترجمه: من یک گوشی جدید خریدم.

15. **Old** (قدیمی)
– مثال: This is an old book.
– ترجمه: این یک کتاب قدیمی است.

16. **Young** (جوان)
– مثال: She is a young artist.
– ترجمه: او یک هنرمند جوان است.

17. **Old** (پیر)
– مثال: My grandfather is very old.
– ترجمه: پدربزرگ من خیلی پیر است.

18. **Strong** (قوی)
– مثال: He has strong arms.
– ترجمه: او بازوهای قوی دارد.

19. **Weak** (ضعیف)
– مثال: The signal is too weak.
– ترجمه: سیگنال خیلی ضعیف است.

20. **Rich** (ثروتمند)
– مثال: They are a rich family.
– ترجمه: آن‌ها یک خانواده ثروتمند هستند.

21. **Poor** (فقیر)
– مثال: Many people are poor in this area.
– ترجمه: بسیاری از مردم در این منطقه فقیر هستند.

22. **Clean** (تمیز)
– مثال: The room is very clean.
– ترجمه: اتاق بسیار تمیز است.

23. **Dirty** (کثیف)
– مثال: His shoes are dirty.
– ترجمه: کفش‌هایش کثیف هستند.

24. **Expensive** (گران)
– مثال: This watch is too expensive.
– ترجمه: این ساعت خیلی گران است.

25. **Cheap** (ارزان)
– مثال: The food here is cheap.
– ترجمه: غذا اینجا ارزان است.

26. **Bright** (روشن)
– مثال: The sun is very bright today.
– ترجمه: امروز خورشید خیلی روشن است.

27. **Dark** (تاریک)
– مثال: The room was too dark.
– ترجمه: اتاق خیلی تاریک بود.

28. **Noisy** (پر سر و صدا)
– مثال: The street is very noisy.
– ترجمه: خیابان خیلی پر سر و صدا است.

29. **Quiet** (ساکت)
– مثال: The library is always quiet.
– ترجمه: کتابخانه همیشه ساکت است.

30. **Heavy** (سنگین)
– مثال: The box is too heavy to carry.
– ترجمه: جعبه خیلی سنگین است و نمی‌شود آن را حمل کرد.

31. **Light** (سبک)
– مثال: This bag is very light.
– ترجمه: این کیف خیلی سبک است.

32. **Soft** (نرم)
– مثال: The pillow is very soft.
– ترجمه: بالش خیلی نرم است.

33. **Hard** (سخت)
– مثال: The bread is too hard.
– ترجمه: نان خیلی سفت است.

34. **Sweet** (شیرین)
– مثال: The cake is too sweet.
– ترجمه: کیک خیلی شیرین است.

35. **Sour** (ترش)
– مثال: The lemon tastes sour.
– ترجمه: لیمو مزه ترش دارد.

36. **Spicy** (تند)
– مثال: This food is too spicy.
– ترجمه: این غذا خیلی تند است.

37. **Bitter** (تلخ)
– مثال: The medicine tastes bitter.
– ترجمه: دارو مزه تلخ دارد.

38. **Wet** (خیس)
– مثال: My clothes are wet.
– ترجمه: لباس‌هایم خیس هستند.

39. **Dry** (خشک)
– مثال: The weather is very dry.
– ترجمه: هوا خیلی خشک است.

40. **Funny** (خنده‌دار)
– مثال: The movie was very funny.
– ترجمه: فیلم خیلی خنده‌دار بود.

41. **Serious** (جدی)
– مثال: He has a serious expression.
– ترجمه: او یک حالت چهره جدی دارد.

42. **Kind** (مهربان)
– مثال: She is a kind person.
– ترجمه: او یک فرد مهربان است.

43. **Rude** (بی‌ادب)
– مثال: His behavior was rude.
– ترجمه: رفتارش بی‌ادبانه بود.

44. **Polite** (مودب)
– مثال: The child was very polite.
– ترجمه: بچه خیلی مودب بود.

45. **Brave** (شجاع)
– مثال: He is a brave soldier.
– ترجمه: او یک سرباز شجاع است.

46. **Shy** (خجالتی)
– مثال: She is too shy to speak.
– ترجمه: او خیلی خجالتی است و نمی‌تواند صحبت کند.

47. **Lazy** (تنبل)
– مثال: He is too lazy to work.
– ترجمه: او خیلی تنبل است و کار نمی‌کند.

48. **Active** (فعال)
– مثال: She is an active member of the team.
– ترجمه: او یک عضو فعال تیم است.

49. **Honest** (صادق)
– مثال: He is an honest man.
– ترجمه: او یک مرد صادق است.

50. **Dishonest** (ناصادق)
– مثال: His actions were dishonest.
– ترجمه: اقدامات او ناصادقانه بود.

با یادگیری این صفت‌ها و استفاده از آن‌ها در جملات، می‌توانید دایره لغات خود را گسترش دهید و مهارت‌های زبانی خود را تقویت کنید. سعی کنید هر روز از این صفت‌ها در مکالمات خود استفاده کنید تا به مرور زمان به آن‌ها مسلط شوید. موفق باشید!

نظر شما چیه؟
0
0
0
0
Pinterest
Telegram
WhatsApp
Picture of <a href="https://ieltsmix.com/" target= _blank>محمدجواد مردان</a>

مدرس بین المللی زبان انگلیسی

سوالات رایج در رایتینگ آیلتس آشنایی با سوالات رایتینگ آیلتس به داوطلبان کمک می‌کند تا بتوانند پاسخ‌هایی ساختاریافته و موثر ارائه دهند

فعل‌های کاربردی رایتینگ آیلتس یادگیری فعل‌های کاربردی رایتینگ آیلتس یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای کسب نمره بالا در IELTS Writing

سوالات اخیر آزمون آیلتس در ماه دسامبر در سنتر های آیلتس معتبر دنیا در این پست در اختیار شما عزیزان

لیست مراکز خرید و فروشگاه‌ها به زبان انگلیسی همراه با ترجمه فارسی اگر به دنبال لیست مراکز خرید و فروشگاه‌ها

صفت‌های تاکیدی در انگلیسی صفت‌های تاکیدی در انگلیسی (Emphasizing Adjectives) گروهی از صفات هستند که برای برجسته‌سازی و تأکید بر

معرفی رشته‌های دانشگاهی به زبان انگلیسی انتخاب رشته دانشگاهی یکی از مهم‌ترین تصمیمات زندگی هر دانشجو است. بسیاری از افراد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 + هفت =

خانه
حساب من