یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی خود یک کار چالشبرانگیز است و زمانی که اصطلاحات و عبارات عامیانه بریتانیایی را به آن اضافه کنید، این چالش حتی بیشتر میشود. ناگهان، کلمات و معانی که یاد گرفتهاید تغییر میکنند. اما این جذابیت زبان انگلیسی است. وقتی از کشوری به کشور دیگر، از شهری به شهر دیگر و حتی در همان منطقه سفر میکنید، نحوه صحبت کردن مردم به زبان انگلیسی تغییر میکند — نه تنها لهجهها، بلکه معانی کلمات نیز به خاطر اصطلاحات محلی تغییر میکنند!
در میان این تغییرات، اصطلاحات عامیانه بریتانیایی به عنوان یکی از شناختهشدهترین و محبوبترین اصطلاحات در جهان برجسته میشوند. بیایید در خیابانهای بریتانیا قدم بزنیم تا ببینیم اصطلاحات عامیانه بریتانیایی چیست. ما در این مقاله آیلتس میکس برخی از محبوبترین و رایجترین کلمات و معانی آنها را بررسی خواهیم کرد. درک اصطلاحات عامیانه نه تنها به شما کمک میکند تا در مکالمات روزمره با مردم محلی ارتباط برقرار کنید، بلکه مهارتهای زبان انگلیسی شما را نیز تقویت میکند و سفر یادگیری شما را هیجانانگیزتر میسازد.
اصطلاحات عامیانه بریتانیایی چیست؟
اصطلاحات عامیانه بریتانیایی یک روش غیررسمی برای صحبت کردن به زبان انگلیسی است. این اصطلاحات خاص به بریتانیا تعلق دارند و شامل ترکیب کلمات و عبارات مختلف انگلیسی هستند که معمولاً در جملات عادی کنار هم نمیآیند، مانند “take the mickey.” اگر این عبارت را به طور تحتاللفظی ترجمه کنید، به معنای این است که شخص یا چیزی به نام “میکی” وجود دارد و کسی از شما میخواهد آن را بردارید، اما در واقع به معنای “مسخره کردن یا دست انداختن” است. این نشان میدهد که گاهی اوقات اصطلاحات عامیانه بریتانیایی معنای کاملاً متفاوتی نسبت به تعریف تحتاللفظی کلمات دارند. این اصطلاحات طعم خاصی به زبان انگلیسی اضافه میکنند و با یادگیری آنها میتوانید مکالمات جالبی با مردم محلی در بریتانیا داشته باشید.
اصطلاحات عامیانه بریتانیایی محبوب و معانی آنها
در زیر، لیستی از کلمات و عبارات عامیانه بریتانیایی همراه با معانی آنها که ممکن است در بریتانیا بشنوید، تهیه کردهایم.
اصطلاحات عامیانه بریتانیایی و معانی آنها
۱. Bloke/Lad – مرد.
مثال: That bloke looks like your brother. (آن مرد شبیه برادر توست.)
۲. Chip – سیبزمینی سرخکرده.
مثال: Would you like chips with your fish? (آیا میخواهید سیبزمینی سرخکرده با ماهیتان داشته باشید؟)
۳. Chuffed – راضی/خوشحال.
مثال: I’m chuffed you passed your English test! (من خوشحالم که امتحان زبان انگلیسی را قبول شدی!)
۴. Fortnight – دو هفته.
مثال: I’m going on holiday for a fortnight. (من به مدت دو هفته به تعطیلات میروم.)
۵. Quid – پوند (واحد پول بریتانیا).
مثال: Can I borrow a quid? (میتوانم یک پوند قرض بگیرم؟)
۶. Bog – توالت.
مثال: Excuse me, where’s the bog? (ببخشید، توالت کجاست؟)
۷. Kerfuffle – جنجال یا همهمه.
مثال: There was a bit of a kerfuffle at the bus stop. (در ایستگاه اتوبوس کمی همهمه بود.)
۸. Chippy – فروشگاه فستفود که ماهی و سیبزمینی سرخکرده میفروشد.
مثال: Fancy a chippy tea? (آیا میخواهید برای شام ماهی و سیبزمینی سرخکرده بخورید؟)
۹. Naff – بیکیفیت/بد.
مثال: Those shoes are naff! (آن کفشها بیکیفیت هستند!)
۱۰. Knackered – خسته/کوفته.
مثال: I’m absolutely knackered from our trip to Big Ben. (من به شدت از سفرمان به بیگ بن خسته هستم.)
۱۱. Minging – زننده/نفرتآور.
مثال: That bin is minging! (آن سطل زباله نفرتآور است!)
۱۲. Cracking – عالی/بینظیر.
مثال: That was a cracking answer! (این یک پاسخ عالی بود!)
۱۳. Cuppa – فنجان چای (غیررسمی).
مثال: Fancy a cuppa? (آیا میخواهید یک فنجان چای بخورید؟)
۱۴. Innit? – مگر نه؟
مثال: It’s a lovely day, innit? (امروز روز زیبایی است، مگر نه؟)
۱۵. Spar – فروشگاه convenience store.
مثال: I need to pop to the Spar for some milk. (من باید بروم فروشگاه برای خرید شیر.)
۱۶. Cheerio – خداحافظی.
مثال: Cheerio! Have a nice trip! (خداحافظ! سفر خوبی داشته باشید!)
۱۷. Natter – گپ زدن.
مثال: Let’s have a natter over coffee. (بیایید در حین نوشیدن قهوه گپ بزنیم.)
۱۸. Daft – احمقانه/بیمعنی.
مثال: Don’t be daft; of course, you can do it. (احمق نباش؛ البته که میتوانی این کار را انجام دهی.)
۱۹. Grub – غذا.
مثال: Let’s get some grub. (بیایید کمی غذا بگیریم.)
۲۰. Ivories – کلیدهای پیانو.
مثال: She loves to tickle the ivories. (او عاشق نواختن کلیدهای پیانو است.)
عبارات عامیانه بریتانیایی
۱. Take the mickey – بهطور بازیگوشانه کسی را دست انداختن.
مثال: The boys are just taking the mickey out of you. (پسرها فقط دارن بهطور بازیگوشانه تو را دست میاندازند.)
۲. Off their rocker – دیوانه.
مثال: That bloke is off his rocker! (آن مرد دیوانه است!)
۳. Batten down the hatches – آماده شدن برای مشکل.
مثال: We’d better batten down the hatches; a storm is coming! (بهتر است آماده شویم؛ طوفانی در راه است!)
۴. Easy Peasy – بسیار آسان برای انجام دادن/درک کردن.
مثال: Once Adam figured it out, it was easy peasy. (وقتی آدام آن را فهمید، خیلی آسان بود.)
۵. Dodgy ticker – قلب ضعیف.
مثال: My grandad’s got a dodgy ticker. (پدربزرگم قلب ضعیفی دارد.)
۶. A right laugh – خیلی سرگرمکننده.
مثال: Going to the game was a right laugh. (رفتن به بازی خیلی سرگرمکننده بود.)
۷. Bob’s your uncle – همین است/کار تمام است.
مثال: Just add some water, stir, and Bob’s your uncle! (فقط کمی آب اضافه کن، هم بزن و کار تمام است!)
۸. Throw a spanner in the works – ایجاد مشکل یا مختل کردن برنامهها.
مثال: His late arrival to the party really threw a spanner in the works. (دیر رسیدنش به مهمانی واقعاً مشکلاتی ایجاد کرد.)
۹. Flog a dead horse – وقت خود را روی چیزی که شانس موفقیت ندارد، هدر دادن.
مثال: Trying to change his mind is like flogging a dead horse. (سعی در تغییر نظر او مانند هدر دادن وقت است.)
۱۰. Have a butcher’s – نگاهی بیندازید.
مثال: Have a butcher’s at this report. (به این گزارش نگاهی بیندازید.)
۱۱. The bee’s knees – چیزی عالی.
مثال: That new book is the bee’s knees. (آن کتاب جدید عالی است.)
۱۲. Drop a clanger – مرتکب اشتباه خجالتآور شدن.
مثال: I dropped a clanger by forgetting my homework. (با فراموش کردن تکالیفم اشتباه خجالتآوری کردم.)
۱۳. Full of beans – پر انرژی و شاداب.
مثال: The students are full of beans today. (دانشآموزان امروز پر از انرژی هستند.)
۱۴. Give us a bell – با من تماس بگیر.
مثال: Give us a bell when you’re free. (وقتی آزاد هستی با من تماس بگیر.)
۱۵. Know your onions – دانشمند بودن/آگاه بودن.
مثال: She really knows her onions about managing a team. (او واقعاً درباره مدیریت یک تیم اطلاعات زیادی دارد.)
۱۶. Donkey’s years – مدت طولانی.
مثال: I haven’t seen him in donkey’s years. (مدت طولانی است که او را ندیدهام.)
۱۷. Pull the other one – باور نمیکنم/جدی نیستی!
مثال: You won the lottery? Pull the other one! (تو در قرعهکشی برنده شدی؟ باور نمیکنم!)
۱۸. Hit the sack – به رختخواب رفتن/خوابیدن.
مثال: I’m exhausted; I’m going to hit the sack. (من خستهام؛ میخواهم بخوابم.)
۱۹. Spend a penny – به توالت رفتن.
مثال: I need to spend a penny. (نیاز دارم به توالت بروم.)
۲۰. The Big Smoke – لندن.
مثال: Robin is moving to the big smoke to learn English. (رابین به لندن میرود تا زبان انگلیسی یاد بگیرد.)
اینها برخی از رایجترین اصطلاحات عامیانه بریتانیایی هستند که ممکن است در بریتانیا بشنوید. اگر میخواهید بیشتر درباره اصطلاحات عامیانه بریتانیایی یاد بگیرید و چگونه به طور مؤثر از آنها در مکالمات روزمره استفاده کنید، به English Path بپیوندید! با ثبتنام در دورههای زبان انگلیسی ما در بریتانیا، میتوانید مهارتهای زبانی خود را بهبود ببخشید، در فرهنگ بریتانیایی غوطهور شوید و کلمات و عبارات مختلف عامیانه بریتانیایی را یاد بگیرید. بخشی از یک جامعه جهانی از زبانآموزان انگلیسی باشید و مهارتهای خود را برای گپ زدن با گویشوران بومی انگلیسی تقویت کنید!
سوالات متداول درباره اصطلاحات عامیانه بریتانیایی و معانی آنها
رایجترین اصطلاحات عامیانه بریتانیایی چیست؟
اصطلاحات عامیانه بریتانیایی زیادی وجود دارد که مردم در مکالمات روزمره خود در بریتانیا استفاده میکنند. برخی از رایجترین کلمات عبارتند از: bloke (مرد)، cheers (متشکرم)، brilliant (بسیار خوب)، rubbish (مزخرف)، fancy (خواستن)، quid (پوند – واحد پول بریتانیا)، bog (توالت)، cracking (عالی)، cuppa (فنجان چای) و غیره.
آیا میتوانم از اصطلاحات عامیانه بریتانیایی در محیطهای رسمی استفاده کنم؟
به طور کلی، اصطلاحات عامیانه بریتانیایی تنها در محیطهای غیررسمی استفاده میشوند، اما برخی از اصطلاحات مانند mate (دوست)، cheers (متشکرم)، grub (غذا)، natter (گپ) و غیره در محیطهای حرفهای غیررسمی قابل قبول هستند. به یاد داشته باشید که قبل از استفاده از اصطلاحات عامیانه، زمینه و مخاطب خود را در نظر بگیرید.
کجا میتوانم اصطلاحات عامیانه بریتانیایی را بشنوم؟
شما میتوانید اصطلاحات عامیانه بریتانیایی را در برنامههای تلویزیونی، فیلمها، موسیقی و مهمتر از همه، با گفتوگو با مردم محلی در بریتانیا بشنوید. شرکت در مکالمات یکی از بهترین راهها برای درک و یادگیری نحوه استفاده از اصطلاحات عامیانه و همچنین بهبود مهارتهای گفتاری شماست.
آیا یادگیری اصطلاحات عامیانه بریتانیایی مهم است اگر بخواهم مهارتهای انگلیسی خود را بهبود بخشم؟
یادگیری اصطلاحات عامیانه بریتانیایی مهمترین چیز نیست اگر بخواهید مهارتهای انگلیسی خود را بهبود ببخشید، اما درک آنها میتواند به شما کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را برای تحصیل، و کار در بریتانیا تقویت کنید. شما میتوانید دورههای زبان را در English Path در بریتانیا بررسی کنید، مانند زبان عمومی، آمادگی برای آزمون IELTS، زبان انگلیسی تجاری و غیره، تا سطح تسلط خود بر زبان انگلیسی را بهبود ببخشید و در فرهنگ بریتانیایی غوطهور شوید.
آیا تفاوتهای منطقهای در اصطلاحات عامیانه بریتانیایی وجود دارد؟
بله! اصطلاحات عامیانه و معانی آنها بسته به منطقهای که در آن هستید، ممکن است متفاوت باشد.