زبان انگلیسی، با وجود گستردگی جهانیاش، دارای تنوعهای قابل توجهی است. دو نسخه اصلی این زبان، انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی، علیرغم شباهتهای زیاد، تفاوتهای ظریف اما مهمی دارند. این تفاوتها میتوانند برای زبانآموزان چالشبرانگیز باشند، بهویژه هنگامی که بین محیطهای انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی جابجا میشوند. این مقاله به بررسی برخی از مهمترین تفاوتهای واژگانی، تلفظی و فرهنگی بین این دو نسخه زبان انگلیسی میپردازد، با هدف کمک به زبانآموزان برای درک بهتر و اجتناب از سوء تفاهمهای احتمالی.
در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، اما با برخی تفاوتهای بین کلمات در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی آشنا هستید؟ این مطلب به شما کمک میکند تا کمی بیشتر درک کنید!
اگر تمام عمر خود تلویزیون و فیلمهای آمریکایی تماشا کردهاید و اکنون در حال یادگیری انگلیسی در بریتانیا هستید، احتمالاً قبلاً از برخی تفاوتهای بین کلمات در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی گیج شدهاید. آیا آپارتمان است یا فلت؟ ژاکت است یا سوئیتر؟ بادمجان است یا تخم مرغ بادمجانی؟ (فلت، ژاکت و بادمجان کلمات بریتانیایی هستند). بیشتر اوقات، واقعاً مهم نیست – اکثر بریتانیاییها منظور شما را میفهمند اگر از کلمات “آپارتمان”، “سوئیتر” یا “تخم مرغ بادمجانی” استفاده کنید، زیرا انگلیسی آمریکایی بسیار گسترده است. گاهی اوقات به این دلیل است که کلمات فقط کمی متفاوت نوشته یا تلفظ میشوند – مسئله مهمی نیست!
اما برخی کلمات هستند که در آن سوی اقیانوس اطلس دوستان دروغین هستند. یک دوست دروغین کلمهای است که یکسان است اما در زبان دیگر معنای متفاوتی دارد. یک مثال معروف کلمه اسپانیایی “embarazada” است که به معنای “خجالتزده” ترجمه نمیشود، بلکه به معنای “باردار” است! اگرچه انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی دو زبان متفاوت نیستند، اما چند دوست دروغین در لهجههای مختلف انگلیسی وجود دارد که میتواند شما را در موقعیتهای گیجکنندهای در سراسر جهان قرار دهد، بسته به اینکه با چه کسی صحبت میکنید.
اگر مدتی است که انگلیسی یاد میگیرید، احتمالاً قبلاً درباره فوتبال (بریتانیایی) و ساکر (آمریکایی) میدانید. وقتی یک آمریکایی میگوید فوتبال، منظورش فوتبال آمریکایی است که با توپ بیضی شکل بازی میشود و با دست پاس داده میشود، نه با پا، و شامل تکلهای زیادی است. پس دعوت یک دوست آمریکایی برای بازی فوتبال را قبول نکنید مگر اینکه بدانید به چه چیزی موافقت میکنید!
شاید متوجه شده باشید که آمریکاییها پس از اتمام تحصیلات اجباری در سن 18 سالگی به کالج میروند، در حالی که بریتانیاییها به دانشگاه یا به اختصار “یونی” میروند. در همین حال، در بریتانیا، کالج جایی است که دانشآموزان دو سال آخر مدرسه خود را – از 16 تا 18 سالگی – میگذرانند. پس اگر بشنوید که یک نوجوان 16 ساله در بریتانیا کالج را شروع میکند، شوکه نشوید!
یکی دیگر از موارد رایج “holiday” است – در بریتانیا، این کلمه دو معنی دارد: اولی روز یا زمان جشن ملی یا مرخصی از کار است، و دومی زمانی است که شما برای یک شب یا چند روز از خانه دور میشوید. در آمریکا، فقط معنای اول کاربرد دارد، در حالی که آنها معنای دوم را “vacation” مینامند. پس اگر دوست آمریکایی شما میگوید که “در تعطیلات است”، نپرسید به کدام کشور سفر میکند!
مراقب باشید کجا میروید! در بریتانیا، میتوانید از یک “subway” برای عبور از زیر جاده و رسیدن به طرف دیگر استفاده کنید، در حالی که در آمریکا، “subway” یک شبکه قطار زیرزمینی است. اگر در بریتانیا از خیابان وارد ساختمانی شوید، در طبقه همکف خواهید بود، زیر طبقه اول، اما در آمریکا، در طبقه اول خواهید بود، زیر طبقه دوم. اگر میخواهید در خیابانی در بریتانیا قدم بزنید، باید روی “pavement” راه بروید، اما در آمریکا، باید روی “sidewalk” راه بروید، زیرا “pavement” سطح جاده است که ماشینها روی آن رانندگی میکنند!
و بعد غذا وجود دارد. دلیلی وجود دارد که غذای معروف بریتانیا “fish and chips” نامیده میشود و نه “fish and French fries“: بریتانیاییها معمولاً به چوبهای سیب زمینی سرخ شده داغ “chips” میگویند، در حالی که آمریکاییها آنها را “French fries” مینامند. در آمریکا، “chips” برشهای نازک و سرخ شده سیب زمینی هستند که در دمای اتاق در بستهبندی فویل عرضه میشوند، در حالی که ما آنها را “crisps” مینامیم. و اگر یک بریتانیایی به شما یک “biscuit” بدهد، یک اسنک کوچک، شیرین و پخته شده دریافت خواهید کرد که برای خوردن با چای یا قهوه مناسب است. اگر یک آمریکایی به شما یک “biscuit” بدهد، یک کیک داغ و خوشمزه دریافت خواهید کرد که احتمالاً با سس گوشت پوشیده شده است. آنچه ما “biscuits” مینامیم، آنها “cookies” مینامند.
اگر یک آمریکایی به شما بگوید که یک رستوران “quite good” است، حتماً باید بروید و آن را امتحان کنید. اما اگر یک بریتانیایی به شما بگوید که یک رستوران “quite good” است، ممکن است بخواهید گزینههای دیگری را بررسی کنید. این به این دلیل است که در انگلیسی آمریکایی، “quite” به معنای “خیلی” است، در حالی که در انگلیسی بریتانیایی، به معنای “تا حدودی” است (بیشتر از “کمی”، اما کمتر از “خیلی”)!
در آخر اما نه کم اهمیت، چند اصطلاح عامیانه وجود دارد که میتواند شما را واقعاً در موقعیتهای دشواری قرار دهد. کلمه “dummy” را که یک شیء پلاستیکی است که نوزادان میمکند، به نوزاد دوست آمریکایی خود نگویید – آنها فکر میکنند که شما فرزندشان را احمق میخوانید! کلمه آمریکایی برای “dummy“، “pacifier” است. شلوار همکار بریتانیایی خود را تعریف نکنید، زیرا آنها فکر میکنند شما به لباس زیرشان نگاه میکنید. آنچه آمریکاییها “pants” مینامند، ما “trousers” مینامیم.
در حالی که این راهنما فقط بخش کوچکی از تفاوتهای بین لهجههای انگلیسی را پوشش میدهد، اینها برخی از رایجترین تفاوتهای گیجکننده بین انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی بودند. امیدواریم که این راهنما به شما در مسیر یادگیری زبان انگلیسی کمک کند و شما را از دردسر دور نگه دارد همانطور که به استفاده از انگلیسی در بریتانیا و سراسر جهان ادامه میدهید!
نتیجهگیری
درک تفاوتهای بین انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی نه تنها به بهبود مهارتهای زبانی کمک میکند، بلکه درک عمیقتری از تنوع فرهنگی در جهان انگلیسی زبان را نیز فراهم میآورد. با این حال، مهم است به یاد داشته باشیم که علیرغم این تفاوتها، هر دو نسخه زبان انگلیسی به طور گستردهای قابل فهم هستند و اکثر گویشوران بومی میتوانند به راحتی این تفاوتها را درک کنند. برای زبانآموزان، آگاهی از این تفاوتها میتواند به افزایش اعتماد به نفس در ارتباطات بینالمللی و توانایی سازگاری با محیطهای مختلف انگلیسی زبان کمک کند. در نهایت، این تنوع در زبان انگلیسی، بخشی از غنای فرهنگی آن است و درک این تفاوتها میتواند تجربه یادگیری زبان را جذابتر و پربارتر کند.